۱۳۸۷ اسفند ۲۲, پنجشنبه

زود برگرد...

چقدر دلتنگم...
تو میری سفر و من توی این شهر شلوغ تنها میمونم!
کاش منم میتونستم بیام...
کاش...
"چقدر تو کلوخ سنگی ای هستی"
نه!
همیشه کلوخ سنگی نیستی
همیشه کلوخ هستی ولی همیشه سنگ نیستی...
بعضی وقتا سنگ میشی و چقدر اون لحظات بده!
خیلی بد..
دلگیر میشم ازت...
امشب بهت خیلی... داشتم
کاش بودی!!!
کاش...
قول بده زود بر میگردی...
میشینم لب جاده ، چشم میدوزم به راه، تا کلوخم از سفر برگرده



هیچ نظری موجود نیست: